Buddha Box



آرشيو

 



Leila      fadiouth
Elle EST      single tango
Maahi      ایلعاذر
Soroosh      dimonia
sweetcoma      naghmeh
اتاق خودش      هی هی
psycho

20040227

ببین !
ببین ! با تو ام . می یای بیرون ؟!
ببین ! من بلد نیستم چی باید بگم تا بیای بیرون ها . ولی میای بیرون ؟!
ببین ! آخه من یه کارایِ بدی کرده م که فقط بغل تو می تونم گریه کنم . ولی تو که همه ش اون تویی . خوب . منم چی کار کنم . وقتی گریه نکنم . هِی دوباره همه چی قاطی می شه . بعدش من هِی بازم کارایِ بد می کنم دیگه .
ببین ! می خوای قول بدم ؟ قول مردونه ها . قول می دم دیگه . فقط همین یه بار دارم می نویسم که بیای بیرون . دیگه از اینا نمی نویسم . باشه ؟! می یای ؟!
ببین ! آخه تو که نمی دونی من چی کارا کرده م که . من که خودم می دونم چقده بده که . ولی الان بهت نمی گم که . اگه بهت نگم شاید دلت بخواد بدونی اونوقت بیای بیرون . نه ؟!
ببین ! خوب آره . من گریه م گرفته . ولی الان گریه نمی کنم که . ایندفه دیگه اونقدر گریه نمی کنم تا خودت بیای بیرون و بغلم کنی .
ببین ! تازه بعدشم اگه سیاه شدم و از گریه خفه شدم همه ش تقصیر تو می شه ها . تازه بعدشم همه چی قاطی پاطی می شه . منم هِی باز کارایِ بد می کنم . ولی من که گریه نمی کنم که . اونوقت بازم همه ش تقصیر تو می شه ها .
ببین ! آخه چرا هیچی نمی گی . تو که نمی دونی من چی کارا کرده م که . به خدا فقط دیگه تو می تونی بغلم کنی ها . اونقده که بد شده م من .
ببین !
ببین ! با تو ام . می یای بیرون ؟!
ببین ! من بلد نیستم چی باید بگم تا بیای بیرون ها . ولی میای بیرون ؟!
ببین ! خیلی بدجوری همه ش فقط زل زدی به من .
ببین !
ببین ! من که گریه م داره می ریزه ولی تو بازم نمی یای بیرون که آخه .
ببین !
ببین ! دیگه گریه م ریخت که .
ببین ! تو ام نیومدی که .
ببین ! نمی خوام باهات قهر کنما . ولی .... می دونی ... خیلی بی معرفتی .

azar  ||  08:55


وسطِ خط کشی عابر پیاده یه دفعه وایساد .
پشت سرشو که نگا کرد . یه نخ کاموا درست از پشت پاهاش شروع شده بود و همه جایِ شهر تو خیابونا و پیاده رو ها و لایِ ساختمونا پیچیده بود .
از ترس برگشت و دوباره به روبرو خیره شد .
چطور از اینهمه گذشته بود ؟!

azar  ||  08:52

This page is powered by Blogger. Isn't yours?